او یک اسلیترینی است [P2]
وایلت ویو :
بدون این که سلام کنم وارد کوپه شدم و کنار پسر مو فرفری نشستم چون جای دیگه ای نبود،کتابم رو باز میکنم داشتم همینطور زیر لب بدون صدا کتابم رو میخوندم که کتابم به عقب کشیده شد وقتی سرمو بالا آوردم،دیدم اون پسر مو بلونده کتابم رو عقب کشیده و دقیقا داره تو صورتم نگاه میکنه
دراکو:«خب،تو کی هستی؟»
وایلت:«به تو مربوط میشه؟»
دراکو:«آره خیلی مربوط میشه،ببخشیدا مثلاً اومدی توی کوپه ای نشستی که ما توش نشستیم.»
وایلت:«ببخشیدا ولی شما که کوپه رو نخریدین.»
دراکو:«من بخوام تورو هم میتونم بخرم.»
وایلت:«عجبااا،خیل خب به هرحال من وایلت هستم،وایلت بلک و تو؟»
دراکو:«منم دراکو هستم،دراکو مالفوی،اونم متیو عه...متیو ریدل.»
دراکو ویو (ذهنش):
عجب دختر کراشیه...موهاش که سیاه موج داره و چشماشم سبزه...قشنگ تایپ خودمه....
وایلت ویو (ذهن) :
عجبا...چقدر بیشعوره پسره...الان پنج دقیقه یا زل زده تو چشام ... ایش
وایلت:«خیل خب دیگه میشه ولم کنی؟»
دراکو:«باشه»
و کتابمو ول کرد
بدون این که سلام کنم وارد کوپه شدم و کنار پسر مو فرفری نشستم چون جای دیگه ای نبود،کتابم رو باز میکنم داشتم همینطور زیر لب بدون صدا کتابم رو میخوندم که کتابم به عقب کشیده شد وقتی سرمو بالا آوردم،دیدم اون پسر مو بلونده کتابم رو عقب کشیده و دقیقا داره تو صورتم نگاه میکنه
دراکو:«خب،تو کی هستی؟»
وایلت:«به تو مربوط میشه؟»
دراکو:«آره خیلی مربوط میشه،ببخشیدا مثلاً اومدی توی کوپه ای نشستی که ما توش نشستیم.»
وایلت:«ببخشیدا ولی شما که کوپه رو نخریدین.»
دراکو:«من بخوام تورو هم میتونم بخرم.»
وایلت:«عجبااا،خیل خب به هرحال من وایلت هستم،وایلت بلک و تو؟»
دراکو:«منم دراکو هستم،دراکو مالفوی،اونم متیو عه...متیو ریدل.»
دراکو ویو (ذهنش):
عجب دختر کراشیه...موهاش که سیاه موج داره و چشماشم سبزه...قشنگ تایپ خودمه....
وایلت ویو (ذهن) :
عجبا...چقدر بیشعوره پسره...الان پنج دقیقه یا زل زده تو چشام ... ایش
وایلت:«خیل خب دیگه میشه ولم کنی؟»
دراکو:«باشه»
و کتابمو ول کرد
- ۵.۲k
- ۰۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط